Wednesday, June 9, 2010

بی تو بسر نمی شود



بی همگان بسر شود
بی تو بسر نمی شود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمی شود

دیده عقل مست تو
چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو
بی تو بسر نمی شود
بی تو بسر نمی شود

جان ز تو نوش می کند
دل ز تو جوش می کند
عقل خروش می کند
بی تو بسر نمی شود
بی تو بسر نمی شود

جاه و جلال من توئی
ملکت و مال من توئی
آب زلال من توئی
بی تو بسر نمی شود
بی تو بسر نمی شود

گاه سوی وفا روی
گاه سوی جفا روی
آن منی کجا روی
بی تو بسر نمی شود
بی تو بسر نمی شود

بی تو اگر بسر شدی
زیر جهان زبر شدی
باغ ارم سقر شدی
بی تو بسر نمی شود

خواب مرا ببسته ای
نقش مرا بشسته ای
وز همه ام گسسته ای
بی تو بسر نمی شود

بی همگان بسر شود
بی تو بسر نمی شود
داغ تو دارد این دلم
جای دگر نمی شود
مولانا

No comments:

Post a Comment